۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

بازگشت


بازگشت
سلام
من اومدم .. از سفری نسبتاْ طولانی به دیار چشم بادومی ها یعنی ژاپن ... جای همه دوستان و آشنایان خالی بود ... برای تعریف کردن از اونجا خیلی وقت میخواد و حوصله که من الان ندارم ... راستش اونقدر کار سرم ریخته که فعلاْ باید اونا رو جمع و جور کنم ... نمیتونم بگم که خوش نگذشته ... خوش گذشت ... اما خوشی من هیچگاه مثل گذشته ها نیست ... هیچوقت نتونستم از ته دل بخندم ...باز هم شکر گذار خدا هستم که این فرصت رو برام مهیا کرد تا تجدید روحیه ای کنم .
نمیتونم همه اونجا رو بخوبی توصیف کنم اما در یک کلام مردم اونجا بسیار مهربان ... صمیمی ... احترام گذار و شاد هستند... ایشالا در پست های بعدی از اونجا براتون میگم و عکسهایی که گرفتم رو ضمیمه میکنم .
از همتون ممنونم که برام یادداشت گذاشتید .... برام دلگرم کننده بود که عده ای هستند که به یادم باشند.



مسافرت
میدونم که خیلی نگرانم نیستین ... بادمجون بد آفت نداره .... حدوداْ یک ماه نیستم ... شاد و خرم باشید.

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

نقاشی هایی که از واقعیت حقیقی ترند




۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

فردا جمعه 22 آبان



كيانا جون عزيز دلم ...همين جمعه : 22 آبان 10 سالت تمومه و ميري تو 11 سال





تولدت مبارك دختر گلم








۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

عاشق و معشوق




يك نفر عاشقي رو در نظر بگيريد كه براي رسيدن به عشقش هر كاري ميكنه ... هر مانعي براش بذاري بازم ميخواد كه به عشقش برسه ... مثلاً اگه دختري رو دوست داشته باشه حاضره براي رسيدن بهش كتك هم بخوره ... اگه چاقو توي شكمش هم بزنن براش لذته چون بخاطر رسيدن به اون هيچ دردي رو حس نميكنه ... هر كدوم از ما عشقي رو تو زندگيمون داريم كه براي رسيدن بهش حتي حاضريم جونمون رو هم بديم ... چون اونقدر برامون مهمه كه درد كشيدن در اين راه برامون اهميتي نداره ... حضرت عيسي براي رسيدن به معبودش به صليب كشيده شد .. آيا دردي احساس ميكرد ؟... نه...اون اشتياق رسيدن به عشقش مانع از درد كشيدنش ميشد... يا حضرت ابوالفضل ... دستانش را بريدند اما آيا او هم دردي احساس ميكرد ؟ ... نه ... او هم براي رسيدن به عشقش حاضر بود زجرها بكشد ... در عصر خودمان نيز دوستان عزيزي بودند كه جلوه خدا را با چشم دل ديده بودند و براي رسيدن به او در جنگ خود را فداي ميهن كردند ...

ما چه چيزي را براي خودمان معبود و خداي خود كرده ايم ؟ .... پول ؟ ماشين ؟ خانه ؟ مقام ؟ خانواده ؟همسر ؟ فرزند ؟ ........

شايد وقت اين باشه كه در مورد معبودمون تجديد نظر كنيم ....

۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

نماز



تا حالا توجه كرديد كه در خواندن نماز چرا ابتدا سوره الحمد را ميخوانيم و بعد يكي از سوره هاي قرآن مانند " قل هو الله احد ..." اين موضوع رو يكي از اساتيد برام گفت و من هم خواستم اينجا بنويسم شايد ديگر عزيزان هم استفاده ببرند:

ابتدا با خواندن سوره الحمد يكتا بودن خدا را اقرار ميكنيم ... بندگي خود را نسبت به او ابراز ميكنيم ... رحمان و رحيم بودنش را ... مالك بودن روز آخرتش را ... و ... و ...آنقدر كه پرستش او را سزاوار است و لا غير .... بعد كه سوره اي ديگر را ميگوييم جوري منقلب خواهيم شد كه از زبان خود او حرف ميزنيم : قل هو الله احد ( بگو خدا يكي است ) ... به چه كسي ميگوييم كه بگو خدا يكي است ؟ آيا به خود خدا ميگوييم؟ او كه خود ميداند ... پس در اينجا ما شده ايم زبان خود او ... يعني اگر در سوره حمد بندگي خود را بگوييم و او را والاتر از هر چيزي بدانيم در اصل كمي بعد به خود او تبديل خواهيم شد و روح خود را در وجود ما متبلور خواهد كرد .و جالب اينجاست كه بغير از سوره الحمد بقيه سوره هاي قرآن از زبان خداوند نقل شده است .

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

شعري از يك كودك آفريقايي


*When I born, I black
When I grow up, I black
When I go in Sun, I black
When I scared, I black
When I sick, I black
And when I die, I still black
**And you white fellow
When you born, you pink
When you grow up, you white
When you go in sun, you red
When you cold, you blue
When you scared, you yellow
When you sick, you green
And when you die, you grey
**?And you calling me colored**

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

برگ های پاییزی




خیلی واسم عجیبه که چه رازی در برگ های پاییزی هست.چرا برگهای پاییزی رو همه دوست دارند چه اونایی که خوشحالند و چه اونایی که ناراحتند . توی این برگها عمری خاطره هست ... عمری زندگی که سرشار از شادی و غم برای اون برگ بوده ... عمری رو با دیگر برگ ها بوده و به شاخه ای چسبیده ... وقتی که زمان رفتنشون میرسه خودشون رو رها میکنند . با اینکه دارن میمیرند آنچنان رنگی بخود میگیرن که هر بیننده ای رو به خودشون جذب میکنه . و بعد از درختشون جدا میشن ... وقتی روی اونا پا میذاریم با اینکه دارن خرد میشن چنان صدایی میدن که دل ما رو شاد کنند. کسی چه میدونه شاید اونا هم از رفتن خوشحالند ؟




۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

به تو نامه مينويسم



به تو از تو می نویسم به تو ای همیشه در یاد

ای همیشه از تو زنده لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود

زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه میکرد

قاصد چشم تو آمد مژده ی روییدن آورد

به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست

ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست

ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو

ای که می سوزم سراپا تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد

که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد

ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم

ای تو یارم از گذشته یادگارم

به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست

ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست

در گریز نا گزیرم گریه شد معنای لبخند

ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پلهای پیوند

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه



فریاد که از هجر تو جانم به لب آمد هیهات که دور از تو همه ساله چنینم


دارم به این فکر میکنم که چطور تونستم ۲ سال تمام را بدون تو بگذرونم ... دارم به لحظه لحظه های بودن با تو فکر میکنم ... چقدر روزها و لحظه ها دیر میگذره ... این ۲ سال برایم بیست سال گذشته ... پیرم کرده ... از درونم دارم میسوزم ... حس میکنم استخوانهام خرد شده ... له شدم . بار سنگینی است داشتن غم عزیزی که بینهایت دوستش داشته باشی . این روزها اومدم پیشت ... شبها تو اتاقت میخوابم ... روی همون تختی که وقتی میخوابیدی و نگاهت میکردم تموم لذت دنیا رو به چشم میدیدم ... لذتی وصف ناپذیر ... لذت خوابیدنت توی بغل بابایی ... لذت بغل کردن من در خواب ناز ... لذت بوسیدنت در خواب ... لذت شنیدن نفسهای گرم تو ... آه خدایا چی میگم این لذت ها یه دفعه رفتند ... رفتند و دیگه نیومدند . با رفتنت همه چیز را با خودت بردی عزیزم . هنوز بهت زده هستم ... هنوز منتظر شنیدن یا دیدن نشانه ای از تو هستم . امسال نمیدونم چطور بیام پیشت ؟ آیا دیدن سنگی که اسم تو رو رویش نوشته اند چیزی را برایم عوض میکنه ... حس میکنم همون سنگ روی سینه ام افتاده و قلبم را می فشاره ... آخه کوچولوی ناز بابا ... خودت میدونی چقدر دوستت داشتم و دارم ... چکار کنم بدون تو . از این روز ها مخصوصاْ روز ۱۱ مهر متنفر شدم ... روز وداع با تو ... آیا گذر از این روز میتونه غم دوری و از دست دادنت را برایم کمرنگ کنه ؟ ... هرگز .


بگـــــــــــذار تا بمیرم در آرزوی رویت بی روی خوبت آخر تا چند زنده مانم ؟

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

دلم برات خيلي تنگ شده

كيانا جون عزيزم ...
نميدونم چطور دوريت را باور كنم ...
هر كجا نگاه ميكنم تو را ميبيم ...
فقط تو ...
دلم خيلي برات تنگ شده ...














۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

كلاس چهارم




كيانا جون ... همه وسايلت رو آماده كردم ... كيف و كفش و روپوش و مداد و خودكار و دفتر و كتاب هاي جلد شده و .... همه و همه رو واسه فردا برات آماده كردم تا ايشالا بري كلاس چهارم .... دلم ميخواد مثل هميشه شاگرد اول بشي ها .... الهي بابايي قربونت بره ... بهت افتخار ميكنم

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

انتظار


به انتظار ديدار تو ... اين دفتر خالي تاچند ... تا چند ورق خواهد خورد .....



۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

دست ها


خيلي چيزها تو زندگي هست كه يك دفعه واسمون مهم ميشه ... وقتي تو رو براي آخرين بار مي شستند ... خاله هاي من و ماماني بودند كه بدن لطيفت رو براي آخرين بار لمس ميكردن ... و حالا ميفهمم كه چرا خواسته و نا خواسته هر وقت اون دو عزيز رو ميبينم دستانشون رو ميبوسم ... چون اين دست ها ديگه براي من معناي ديگري ميدن ... معناي رسيدن به تو ... معناي وداع با تو ... معناي عشق ..........................................................................................................................

۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

ماه رمضان

ماه رمضان برای خیلی از ما ... ماه بیاد ماندنی هست .. ماه بیدار شدن برای سحر .. ماه احساس نزدیک شدن به خدا ... ماه دعا و نیایش .. ماه انتظار برای اذان مغرب ... ماه کمک به فقرا و ایتام ... ماه ربنا شنیدن با صدای استاد شجریان ... و ... و ... و ... اما برای من و مامان از رمضان سال ۸۶ به بعد تبدیل شد به ماه از دست دادن تو عزیزم ... از ابتدای ماه رمضان آن سال تا شب قدر به بالینت نشستیم و دست دعا برای موندنت بالا بردیم ... کنارت به ظاهر میخندیدیم تا روحیه بگیری ... چقدر همه و همه برایت دعا میکردن که زود به خونه بیایی ... آن شب قدر را هیچوقت یادم نمیره .. شبی که خودم تا صبح پیشت بودم و از همه دوستان و آشناها برایم پیغام میآمد که ما داریم برایش دعا میکنیم ... یادم نمیرود که در اتاق کناریت بیماری بود که تا صبح ناله میکرد و همه کادر بیمارستان ازش قطع امید کرده بودند ... کسی چه میدونست که تو .. دختر نازنینم .. با تمام صبوری .. ساکت و آرام از این دنیا میری و اون میماند ! .... تو استقامت کردی که مامان هم بیاد و اون رو هم ببینی و بری ... آره عزیزم هنگامی که هر دو بالای سرت بودیم رفتی ...و چه ناباورانه رفتی و ما را برای همیشه داغدار کردی ... کیانا جونم توی این ماه جات خیلی خیلی پیشمون خالیه ....

۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

وصایای زرتشت به پسرش!

آنچه را گذشته است فراموش كن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فكر كن
هیچكس را تمسخر مكن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
خود برای خود، زن انتخاب كن
به شرر و دشمنی كسی راضی مشو
تا حدی كه می‌توانی، از مال خود داد و دهش نما
كسی را فریب مده تا دردمند نشوی
از هركس و هرچیز مطمئن مباش
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
سپاس دار باش تا لایق نیكی باشی
با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
راستگو باش تا استقامت داشته باشی
متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
معروف باش تا زندگانی به نیكی گذرانی
دوستدار دین باش تا پاك و راست گردی
مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتی شوی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
روح خود را به خشم و كین آلوده مساز
هرگز ترشرو و بدخو مباش
در انجمن نزد مرد نادان منشین كه تو را نادان ندانند
اگر خواهی از كسی دشنام نشنوی كسی را دشنام مده
دورو و سخن چین مباش
انجمن نزدیك دروغگو منشین
چالاك باش تا هوشیار باشی
سحر خیز باش تا كار خود را به نیكی به انجام رسانی
اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری
با هیچكس و هیچ آیینی پیمان شكنی مكن كه به تو آسیب نرسد
مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشك پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی‌ماند

۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

عروسی

چی میتونم برات بگم ... وقتی خودت اونجا بودی ...دیدی خاله جون عروسی کرد ... دیدی چقدر انتظار عروسی خاله مینا رو میکشیدی و بالاخره انجام شد ... دیدی چقدر همه شاد بودن ... آره عزیزم ...میدونم که تو هم شاد بودی ... تو پیش همه ما بودی ... تو بین کوچولوها بودی ... پیش بزرگترها بودی ... تو همراه نسیم ملایم باد اومدی ....
خیلی دلم برات تنگ شده بابایی ... همش تو عروسی دنبالت میگشتم ... بین بچه ها بین بزرگترها ... اما این چشم هایی زمینی من نمیتونست دختر آسمانی نازم رو ببینه .........
کیانا جونم .... عزیز دلم ... مهربونم .... نفسم .. عمرم ... جات خیلی پیشمون خالی بود

۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

5 دقيقه

دقیقه ها چقدر ارزش دارن ؟ .... ۱ دقیقه ... ۲ دقیقه ...؟ ... ۵ دقیقه ؟ .... آی چه حالی میده صبح بیدار بشی ببینی هنوز ۵ دقیقه مونده که ساعتت زنگ بزنه .... چه حالی میده که توی فوتبال از حریف عقب باشی و داور ۵ دقیقه وقت اضافه بگیره ... چه حالی میده هنوز ۵ دقیقه نشده که منتظر ورود به جایی باشی و اسمت رو صدا بزنن ... و .... چه حالی ازمون گرفته میشه وقتی تو جلسه امتحان میگن ۵ دقیقه بیشتر فرصت ندارین .... چقدر ناراحت میشیم وقتی مریضی رو ۵ دقیقه دیر به بیمارستان میرسونیم ... چقدر افسوس میخوریم وقتی ۵ دقیقه به یک قرار ملاقات دیر میرسیم و کنسل میشه ... چقدر ناراحت میشیم وقتی ۵ دقیقه به هواپیما یا اتوبوس یا قطار ... دیر میرسیم ....
تعداد دقیقه ها مهم نیست .... لحظاتی کوتاه هستند که برای ما در زندگی بسیار با ارزش اند ... مانند لحظاتی که با عزیزترین کس در زندگیمون بودیم و هستیم.... لحظاتی که هیچگاه تکرار نمیشوند.

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

پدرم

امروز سالروز از دست دادن بزرگ و سرورم .... پدر عزیزم هست ....
سه سال گذشت ... سه سال بدون شما بودن .... سه سالی که لحظه به لحظه اش جایتان بین ما خالیست .... نصیحت هایتان ... پند و اندرزهایتان ... حل کردن مشکلات ما و بقیه دوستان و آشنایان ... باعث پیوند های بسیاری شدن ...یادم نمیرود که چطور در زمان بیماری کیانا به من دلداری میدادید ... یادم نمیرود که چه درد سختی را میگذراندید و خم به ابرو نمی آوردید ... یادم نمیرود که چطور حاضر بودید جانتان را به ازای بودن کیانا فدا کنید ...یادم نمیرود هنگام مراسمتان آدمهایی که آمده بودند و ما نمیشناختیمشان و در آخر متوجه شدیم آنها کسانی بودند که شما در طول زندگی یاریشان نمودید و مشکلاتشان را حل کردید.
هنوز هم ... همه و همه از نیکی شما و خوب بودنتان یاد میکنند ... و بنده حقیر .... افتخار میکنم که فرزند پدری بزرگوار و مهربان چون شما هستم.
روحتان شاد.

۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

ارزش ها



چرا هر وقت برامون مشکلی پیش میاد ناله میکنیم ؟ چرا اون وقتی که زندگی راحت بود چیزی نمیگفتیم ؟ آیا ما قدر لحظات زندگی مون رو میدونیم ؟ آیا ما از کسانی که در مسیر زندگی به ما کمک میکنن تشکر میکنیم ؟ از آبدارچی ؟ از رفتگر ؟ از همسایه ؟ از بقال سر کوچه ؟ از تک تک افراد خانواده ؟ از همه دوستامون ؟ از دشمنانمون !؟ ...... از خودمون؟
آیا شده یه روز از خواب بیدار بشیم و از قلبمون تشکر کنیم که داره برای زنده موندنمون مدام می تپه ؟ آیا شده از چشمامون تشکر کنیم که داره دنیا رو میبینه ؟ آیا از گوشمون تشکر کردیم ؟ از دستمون ؟ از پاهامون ؟ ..... چرا وقتی برای یکیشون مشکلی پیش میاد.... هی غر میزنیم ؟ حالا که سالم هستند چرا قدرشون رو نمیدونیم ؟
زندگی پر از داشته های زیباست .... بیاییم تا وقتی که اون ها رو داریم قدرشون رو بدونیم و ممنونشون باشیم .... درسته که خیلی چیزها رو میخواهیم که بنا به دلایلی بهشون نمیرسیم اما همینی که هست رو بهش نگاه نمیکنیم !!!... بقول یکی از دوستام " زندگی داشتنِ دوست داشتنی ها نیست بلکه دوست داشتنِ داشتنی هاست "
گاهی وقت ها کسانی به نجات ما میایند که فکرش رو هم نمیکردیم !!!!! بهتره همین حالا ما هم ارزششون رو بدونیم .

آرزو ها

آرزو های ما تا کجا ادامه خواهند داشت ... آیا آرزو ها تغییر میکنند ... یادتون هست چه آرزوهایی تو کودکی داشتین ؟ .. بعضی هاش رو یادمونه ... بعضی هاش هم نه ... اما کدومشون برآورده شد ...
داشتن دوچرخه ؟ داشتن یه عروسک قشنگ ؟ داشتن فلان اسباب بازی ؟ ... پوشیدن کفش مامان ؟
بعد که یه کم بزرگتر شدیم : داشتن موتور ؟ آرایش کردن ؟ داشتن فلان وسیله ؟ خریدن فلان کفش و لباس زیبا ؟ نمره خوب آوردن ؟ قبولی تو کنکور ؟ .....
و بعد تر : داشتن یه ماشین یا حداقل روندنش !؟ عروس شدن ؟ استقلال داشتن ؟ خریدن کفش و لباس مارکدار؟
و بعد : زندگی مستقل داشتن ؟ بچه دار شدن ؟ خریدن لباس و .. برای فرزندانمون ؟ پولدار شدن ؟ موفق بودن ؟ مریض نشدن ؟ خوب شدن ؟ آرزوی موندن ؟ آرزوی رفتن ؟
دیگه چی ؟ این قصه سر دراز داره ... اگه توجه کنیم خیلی از آرزوهامون برآورده شده ... مگه نه ؟ اما هر چی بزرگتر شدیم آرزو هامون یا برآورده نشدن یا دیرتر برآورده شدن ... چرا ؟ ... شاید چون درجه خالص بودنمون کمتر شده؟ شاید آرزوهامون سخت تر شده ؟ شاید از ته دلمون نخواستیم ؟ شاید هم چیز های دیگه؟ نمیدونم اما این آرزوها هم عجب معمای پیچیده ای هستند ها !

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

ما و موجودات دیگه خدا

این روز ها خیلی درگیر خودم هستم ... اینکه فرق بین ما و موجودات دیگه خدا چیه ؟ چه فرقی بین ما و اونا هست ..؟ چی تو ما هست که اونا ندارن ؟ اگه فرشته ها پیش خدا فقط به پرستش خدا و اطاعت امر او مشغول هستند ...آیا خدا کار دیگه ای هم به اونا یاد داده ؟ .... استاد بزرگواری دارم که تو این مسایل راهنمایی های قشنگی رو بهم میگه ....
گفت : تمام مخلوقات خدا یک سری کارهای مشخص شده براشون تعریف شده ... مثلاً شیر آهو رو میخوره .. خب کارش همینه !!! آگه آقا شیره آهو بود بایستی طعمه شیر میشد ....فرشته عبادت میکنه چون کار دیگه ای بلد نیست ... فرق بین ما و بقیه..... اراده هست که در همه انسانها وجود داره ... کسی نمیتونه بگه که من دروغگو نیستم و دروغگو هم بدنیا نیومده ام ... دروغ در ذات آدما هست .. همونطور که راستی هست ... خوبی هست .. بدی هست ... شهوت هست ... پرهیزگاری هست ... غیبت هست و .. و ... و ... ما باید این صفات مختلف رو به هم آشتی بدیم ... هر کدوم رو جایی میشه استفاده کرد و برای هیچ کدوم نباید افراط و تفریط کرد ... و این اراده ماست که از بین اینها چه موقع کدوم رو انتخاب کنیم ... در زمان جنگ وقتی از یک اسیر میپرسیدند که نقشه انبار مهمات یا چیز های دیگه رو بهمون بده ... اون حالا بایستی دروغ میگفت و اطلاعات رو بروز نمیداد ... اگه حتی پست ترین صفت ها که شهوت هست رو همه کنترل میکردن پس همه نسل ها منقرض میشدند و تمام ...... وجود انسان مانند یک ماشین هست که بنزین داره ... جرقه و آتش داره ... آب داره ... و ما نمیتونیم بگیم توش بنزین نمیریزیم تا خدای نکرده دچار آتش سوزی نشیم .... اما در همون ماشین همه چیز تحت کنترل هست و تمام آنها تحت اراده ای فرماندهی میشه .
نمیدونم چی بگم .. یه جوری حرفهاش به دلم نشست ... اما حالا حالاها خیلی چیزا هست که نمیدونیم و نخواهیم دونست .... خدایا دیگه دیوونه ترمون نکن !!!

۱۳۸۸ تیر ۱۳, شنبه

2882 روز

چه لذت بخش بود آن ۲۸۸۲روز ... آی چه حالی میداد در آغوش گرفتنت ...چه زیبا بود وقتی خودت میبوسیدیم ... چه خوب بود این سالهای آخر که با زبان خودت با من حرف میزدی ... و با اون کلام شیرینت روز پدر رو به یادم می آوردی ...... شاید هیچ پدری روز های پدر بودنش رو نشماره ....اما من این روزها و لحظه های شیرین رو هیچگاه فراموش نخواهم کرد و لذت پدر بودن را همیشه بیاد خواهم داشت ... ممکنه من بیشتر از این لیاقت پدر بودنت را نداشتم ... اما تو به حق برایم فرزندی کردی... دختری ناز ... گل .... شایسته .... و با کمال ...
کیانای مهربونم ... داشتنت چقدر ارزشمند بود و نداشتنت چقدر سخته ..... چه سخته که طعم شیرین پدر بودنت را چشیده باشم و افسوس .... حالا تو رو ندارم که بری قایم بشی و یکدفعه بپری جلوم و دست های کوچولوت رو دور گردنم حلقه کنی و با یه ماچ محکم .... بهم روز پدر رو تبریک بگی ...............
روز پدر رو به تمام پدرها شادباش میگم .....امیدوارم همه پدرها قدر پدر بودنشون رو بدونند .

۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه

بیا که بی رخ زیبات ... دل به جان آمد

بیا که بی رخ زیبات ... دل به جان آمد
بیا که بی تو همه سود من زیان آمد
بیا که بهر تو جان از جهان کرانه گرفت
بیا که بی تو دلم جمله در میان آمد
بیا که خانه ی دل گر چه تنگ و تاریک است
دمی برای دل ما درون توان آمد
بیا که غیر تو در چشم من نیامد هیچ
جز آب دیده که بر چشم من روان آمد
نگر هر آنچه که بر هیچ کس نیامده بود
بر این دل شکسته دلم از غم تو آن آمد
دل شکسته ام آن لحظه دل ز جان برداشت
که رسم جور و جفای تو در جهان آمد
ز جور یار چه نالم که طالع دل من
چنان که بخت عراقی است همچنان آمد

۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبه

یکی بود و هنوزم هست


معمولاْ اول همه قصه ها با یکی بود یکی نبود شروع میشده و میشه ... اما کی میدونه که چه موقع یکی بوده و چه موقع یکی نبوده .... اصلاْ اگه فقط یکی بوده و دیگه کسی نبوده چطور این موضوع رو فهمیدن ... مراد از یکی چی بوده ؟ یک .. اینجا چه معنایی میده ؟ چقدر هست ؟ اصلا اندازه داره ؟ حجم داره ؟ وزن داره ؟ طول و یا عرض داره ؟ مقیاس اون چقدره ؟ یک عدد ؟ یک جفت ؟ یک کیلو ؟ یک متر ؟ یک مایل ؟ یک روز ؟ یک ساعت ؟ یک ثانیه ؟ ... منظور از یکی رو تو جمله بعدش میفهمیم .... غیر از خدای مهربون هیچکی نبود ....................................................... اما اگه داستانها با این جمله شروع میشه پس چرا میگن هیچکی نبود ؟ اگه هیچکی نبوده ..... پس چطور اون اتفاقات و داستانها رو شروع میکنند ؟ اما حالا که به اینجا رسیدیم یکی میگفت منظور این نیست که کسی نبوده داستان از این قراره که :
یکی بود .... اما اون یک نفر ... یکَّی نبود ( که منظور خدای بزرگ هست که یکی بودن اون با بقیه فرق میکنه .... یه جورایی میشه گفت یک کلّ هست و همه چیز )
این یکی همیشه بوده و هست .... و ما هستیم که یکی یکی از این دنیا میریم .... اما شاید به اون یکِ مطلق بپیوندیم

۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من



دلم ... برات تنگ شده جونم

مي خوام... ببينمت نمي تونم

بين ما ... ديواراي سنگي

فاصله... يك عمره ... مي دونم

بغض ترانه رو شكستم

مي خوام بگم ... عاشقت هستم

تو عين ناباوري يك شب

خالي گذاشتي هر دو دستم

تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته من

تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من

تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته من

نيمه شب،.... نيمه شب از خوابم پا مي شم

نيستي پيشم،... نيستي پيشم ....باز ديوونه مي شم

دوري تو.... دوري تو ....تيشه زد به ريشه ام، نيستي پيشم

بي صدا،... بي صدا ... از من خالي مي شم

همصدا، ... همصدا ... با بيداري مي شم

گونه هام،.... گونه هام ....خيس از شبنم غم، نيستي پيشم

تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من

تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته من

تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من

تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته من

تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من

تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته من

تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من

تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته من

۱۳۸۸ خرداد ۶, چهارشنبه

امروز مرا در دل جز یار نمی گنجد


امروز مرا در دل جز یار نمی گنجد
و از یار چنان پر شد که اغیار نمی گنجد
در چشم پر آب من جز دوست نمیآید
در جان خراب من جز یار نمی گنجد
با این همه غم شادم که اندر دل تنگ من
غم راه نمی یابد تیمار نمی گنجد
این قطره ی خون تا یافت از لعل لبش رنگی
از شادی آن در پوست چون نار نمی گنجد
رو بر در او سر مست از عشق رخ اش زیراک
در بزم وصال او هشیار نمی گنجد
شیدای جمال او در خلد نیآرامد
مشتاق لقای او در نار نمی گنجد
چون پرده براندازد عالم به سر اندازد
جایی که یقین آید پندار نمی گنجد
هم دیده ی او باید تا حسن رخ اش بیند
با دوست مرا در دل آزار نمی گنجد
از گفت بد دشمن آزرده نگردم زانک
با دوست مرا در دل آزار نمی گنجد
جانم در دل میزد گفتا که برو این دم
با یار در این جلوه دیّار نمی گنجد
خواهی که درون آیی بگذار عراقی را
که اندر طبق انوار اطوار نمی گنجد

۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

باز برات آواز می خونم

اگه يه روز بري سفر ... بري زپيشم بي خبر
اسير روياها مي شم ... دوباره باز تنهامي شم
به شب مي گم پيشم بمونه ... به باد مي گم تا صبح بخونه
بخونه از ديار ياري ... چرا مي ري تنهام مي ذاري
اگه فراموشم کني ... ترک آغوشم کني
پرنده دريا مي شم ... تو چنگ موج رها مي شم
به دل مي گم خاموش بمونه ... ميرم که هر کسي بدونه
مي رم به سوي اون دياري ... که توش من رو تنها نذاري
اگه يه روزي نوم تو تو گوش من صدا کنه دوباره باز غمت بياد که منُو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه ... بذاره درد تو دوا شه
بره توي تموم جونم ... که باز برات آواز بخونم
كه باز برات آواز بخونم...
اگه بازم دلت مي خواد يار يک ديگر باشيممثال ايوم قديم بشينيم و سحر پاشيم
بايد دلت رنگي بگيره ... دوباره آهنگي بگيره
بگيره رنگ اون دياري ... که توش من رو تنها نذاري
اگه مي خواي پيشم بموني ... بيا تا باقي جووني
بيا تا پوست به استخونه ... نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگي بگيره ... دوباره آهنگي بگيره
بگيره رنگ اون دياري ... که توش من رو تنها نذاري
اگه يه روزي نوم تو ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بياد که منُو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه ... بذاره درد تو دوا شه
بره توي تموم جونم ... که باز برات آواز بخونم
اگه يه روزي نوم تو باز ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بياد که منُو مبتلا کنه
به دل مي گم کاريش نباشه ... بذاره دردت جا به جا شه
بره توي تموم جونم ... که باز برات آواز بخونم
كه باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

گل گلدون من

گل گلدون من شکسته در باد
تو بيا تا دلم نکرده فرياد
گل شب بو ديگه شب بو نميده
کي گل شب بو رو از شاخه چيده
گوشهء آسمون پر رنگين گمون
من مثل تاريکي تو مثل مهتاب
اگه باد از سر زلف تو نگذره
من ميرم گم ميشم تو جنگل خواب
گل گلدون من ماه ايوون من
از تو تنها شدم چو ماهي از آب
گل هر آرزو رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم يه مرداب
آسمون آبي ميشه
اما گل خورشيد
رو شاخه هاي بيد
دلش ميگيره
دره مهتابي ميشه
اما گل مهتاب
از برکه هاي آب
بالا نميره
تو که دست تکون ميدي
به ستاره جون ميدي
ميشکفه گل از گل باغ
وقتي چشمات هم مياد
دو ستاره کم مياد
ميسوزه شقايق از داغ
گل گلدون من ماه ايوون من
از تو تنها شدم چو ماهي از آب
گل هر آرزو رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم يه مرداب
گل گلدون من شکسته در باد
تو بيا تا دلم نکرده فرياد
گل شب بو ديگه شب بو نميده
کي گل شب بو رو از شاخه چيده
گوشهء آسمون پر رنگين گمون
من مثل تاريکي تو مثل مهتاب
اگه باد از سر زلف تو نگذره
من ميرم گم ميشم تو جنگل خواب
گل گلدون من ماه ايوون من
از تو تنها شدم چو ماهي از آب
گل هر آرزو رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم يه مرداب
آسمون آبي ميشه
اما گل خورشيد
رو شاخه هاي بيد
دلش ميگيره
دره مهتابي ميشه
اما گل مهتاب
از برکه هاي آب
بالا نميره
تو که دست تکون ميدي
به ستاره جون ميدي
ميشکفه گل از گل باغ
وقتي چشمات هم مياد
دو ستاره کم مياد
ميسوزه شقايق از داغ
گل گلدون من ماه ايوون من
از تو تنها شدم چو ماهي از آب
گل هر آرزو رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم يه مرداب

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

وقت ديدار



از همه چيز خسته شدم ....

نميدونم اين مسير زندگي تا كجا و تا كي خواهد رفت ....

اين قطار زندگي واسه من تا كجا خواهد رفت ....

براي رفتن به دور دور ها هيچي نميخوام ....

فقط دلم ميخواد هر چه زودتر به اون دور دورها برم ....

برم و زود برسم به عزيزم ....

اون عزيزي كه براي ديدنش لحظه شماري ميكنم ....

يعني ميشه ؟......

خدايا اين راه رو براي من هموار كن تا بتونم كياناي عزيزم رو زود ببينم ....

خدايا به هيچ چيز تو اين دنيا وابستگي ندارم ....

خدايا موعد ديدارم رو نزديك كن ....

۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه

آيا ميدانيد ؟!



آیا میدانید زرتشت یعنی ستاره زرین!آیا میدانید قطر شاهرگ گردن ۶ میلیمتر میباشدآیا میدانید ناخن انگشت میانی سریعتر از دیگر انگشتها رشد میکندآیا میدانید نروژ سومین کشور صادر کننده نفت میباشدآیا میدانید با برداشتن تخمدانها عمر بیمار بطور متوسط ۸ سال کمتر میشودآیا میدانید اسکنر ۴۸ سال پیش اختراع شده استآیا میدانید ۱۰۰ سال پیش پزشکان آمریکایی میگفتند زنانی که باهوش هستند باردار نمی شوندآیا میدانید ستاره دریایی فاقد مغز میباشدآیا میدانید سالانه ۵۰۰۰ کارگر در معادن چین جان خود را از دست میدهندآیا میدانید مروارید درون سركه ذوب میگرددآیا میدانید ارزش مادی تمام عناصر بدن انسان کمتر از ۱۰۰۰ تومان است.آیا میدانید ساعت اتمی ساخته اند که در ۴۰۰ میلیون سال یک ثانیه هم تغییر نمی کندآیا میدانید بال زدن یک پروانه هم زمین را تکان میدهدآیا میدانید ما مغزمان رو کنترل میکنیم یا مغزمان ما را؟آیا میدانید ۲۰۰ میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از انها استآیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیارد اتم استآیا میدانید ایران به ۲۰ کشور تسلیهات نظامی صادر میکندآیا میدانید ۸۰ ٪ موجودات دنیا را حشرات تشکیل داده اندآیا میدانید تنها حیوانی که نمی تواند شنا کند شتر استآیا میدانید روباه همه چیز را خاکستری می بیندآیا میدانید گربه قادر نیست مزه شیرین را تشخیص دهدآیا میدانید یک گرم سم مار کبری می تواند ۱۵۰ نفر را بکشدآیا میدانید حس چشایی نوعی پروانه بزرگ ۱۳ هزار بار دقیق تر از انسان استآیا میدانید لاما شتر بدون کوهانی است که به هنگام عصبانیت بر صورت طرف مقابل تف می اندازد.آیا میدانید قلب گنجشک ۱۰۰ بار در دقیقه می تپد. گنجشک ها روی زمین می پرند.آیا میدانید فیل تنها حیوانی است که می تواند ایستادن روی سر و گردن را یاد بگیرد.آیا میدانید یک موش کور ۱۴ سانتی می تواند در یک شب تونلی به طول ۹۱/۴ متر حفر کند.آیا میدانید مرغ ها برای تخمگزاری احتیاجی به خروس ندارند. خروس فقط برای بارور کردن تخم استآیا میدانید کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ هزار برابر وزن خود غذا می خورند.آیا میدانید داركوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنندآیا میدانید زمان گردش سیاره عطارد بدور خود ۲ برابر زمان گردش آن بدور خورشید میباشدآیا میدانید ۹۰ ٪ سم مارها از پروتئین تشكیل یافته استآیا میدانید قلب میگو ها در سر آنها قرار داردآیا میدانید گونه ای از خرگوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری كندآیا میدانید سطح شهر مكزیك سالانه ۲۵ سانتیمتر نشست میكندآیا میدانید موشهای صحرایی سالانه یک سوم ذخایر غذایی جهان را نابود میسازندآیا میدانید بیشترین سرعت که انسان دست یافته ۴۰,۰۰۰ کیلومتربا سفینه آپولو ۱۰ استآیا میدانید چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد، چین با ۱۳ کشور هم مرز استآیا میدانید موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانندآیا میدانید کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشودآیا میدانید درازترین دم به سوسمار آبهای شور تعلق دارد که درازای آن به ۳ متر میرسدآیا میدانید قدمت خالکوبی به بیش از ۵۰۰۰ سال میرسدآیا میدانید اغلب مارها دارای ۶ ردیف دندان میباشندآیا میدانید شمپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمیتوانندآیا میدانید قلب وال ها تنها ۹ بار در دقیقه میتپدآیا میدانید درازترین جانور یک نوع کرم خاکی است که درازای آن به بیش ۵۵ متر میرسدآیا میدانید اولین كلیسای ساخت بشر یعنی كلیسای پطرس مقدس در انطاكیه ترکیه میباشدآیا میدانید تقریبا ۶۵ ٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد.آیا میدانید رشد تعداد ماشینها در جهان ۳ برابر رشد جمعیت انسانهاست.آیا میدانید وزیر دفاع اسراییل و ریس حزب کارگر آن ایرانی الاصل میباشند.آیا میدانید ایران زمان شاه دارای ورزیده ترین خلبانان دنیا بود و تیم اکرو جتش حرف اول را در دنیا میزدآیا میدانید بیشترین آمار طلاق در جهان متعلق به ایران استآیا میدانید كوكا كولا در اصل سبز رنگ استآیا میدانید اسم قاره ها با همان حرفی كه آغاز میشود پایان میابدآیا میدانید شما نمیتوانید با حبس نفستان خود كشی كنیدآیا میدانید محال است آرنج دستتان را بلیسیدآیا میدانید خوك‌ها به دلیل فیزیك بدنی قادر به دیدن آسمان نیستندآیا میدانید فندك قبل ازكبریت اختراع شدآیا میدانید بیشتر سر دردهای معمولی از کم نوشیدن آب استآیا میدانید زکریای رازی به غیر از الکل کاشف گوگرد هم هستآیا میدانید رکورد ضربه زدن به توپ پیگ پنگ در مدت زمان ۶۰ ثانیه ۱۷۳ ضربه استآیا میدانید مهمترین عامل افزایش طول عمر داشتن تناسب اندام به همراه وزنی مناسب استآیا میدانید ۷۰ در صد جمعیت ایران زیر ۳۰ سال سن دارند و ایران جوانترین جمعیت دنیا را داردآیا میدانید خوردن کاهو مانع ریزش و سفید شدن موها میگرددآیا میدانید برای جلو گیری از جوانه زدن سیب زمینی درون سبد ان یک عدد سیب قرار دهیدآیا میدانید اب دریا دارای طلاست و این مقدار در حدود ۴ گرم در هر میلیون تن اب استآیا میدانید یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم كافی برای كشتن ۲۲۰۰ انسان را داردآیا میدانید ۳۵۰ هزار نوع کفش دوزک در جهان وجود داردآیا میدانید وال برای شکار از صدای بسیار بلندی که دارد استفاده میکند و طعمه را فلج یا میکشدآیا میدانید سریعترین قطار دنیا سرعت ۵۸۱ کیلومتر دارد، این نوع قطارها در ژاپن وجود دارندآیا میدانید چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی داردآیا میدانید مراسم مومیایی کردن در مصر باستان ۷۰ روز به طول میانجامیدآیا میدانید صدایی بلندتر از زمانیکه سفینه ایی به فضا پرتاب میشود در جهان وجود نداردآیا میدانید در قدیم ارزش نمک بیش از طلا بوده ، از نمک برای نگهداری غذا استفاده میشده استآیا میدانید شکستگی استخوان ناشی از پوکی استخوان در زنان دو برابر مردان استآیا میدانید توماس ادیسون از تاریکی وحشت داشت.آیا میدانید چشم شتر مرغ از مغزش بزرگتر است.آیا میدانید الفبای مردم هاوایی ۱۲ حرف دارد.آیا میدانید مورچه ها نمیخوابد.آیا میدانید اسکندر و ژولیوس سزار صرع داشتندآیا میدانید آدامس توسط یک فرمانده جنگی اختراع شد.آیا میدانید کد کشور روسیه ۰۰۷ است.آیا میدانید ارتفاع برج ایفل در سرما و گرما بر اثر انقباض وانبساط ۱۶ ساتنی متر تغییر میکند.آیا میدانید عقرب میتواند سه سال بدون غذا زندگی کندآیا میدانید یک سوسک حمام می‌تواند ۹ روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.آیا میدانید یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون در بیاورد.آیا میدانید حلزون می‌تواند ۳ سال بخوابد.آیا میدانید به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ!آیا میدانید خطوط هوایی آمریکا با کم کردن ۱ زیتون از سالاد هر مسافر توانست ۴۰,۰۰۰$ جمع کند.آیا میدانید ملت آمریکا بطور میانگین روزانه ۷۳,۰۰۰ متر مربع پیتزا می‌خورند.آیا میدانید بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد میشوند که در سن ۲ تا ۶ سالگی ظاهر می‌شوند.آیا میدانید پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند.آیا میدانید گربه‌‌ها می‌توانند ۱۰۰ صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگ‌ها کمتر از ۱۰آیا میدانید کوبیدن سر به دیوار ۱۵۰ کالری در ساعت مصرف می‌کند.آیا میدانید نزدیکترین ستاره به ما ۱ سال نوری فاصله داردآیا میدانید انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کندآیا میدانید ۱۵۰ میلیون سال پیش امریکایی ج از افریقایی ج از نظر جغرافیایی جدا شده استآیا میدانید جمیعت جهان تا ۵۰ سال آینده از مرز ۹ میلیارد نفر خواهد گذشتآیا میدانید گرمترین سیاره زهره می باشد این سیاره درجه حرارت ثابتی دارد که ۴۶۲ می باشدآیا میدانید عمر خورشید ۵ میلیارد سال می باشدآیا میدانید عمر کهکشان راه شیری ۱۰ میلیارد سال می باشدآیا میدانید نقره ۱۰۰ ها بار از مواد ضد عفونی قوی تر است و ۶۵۰ نوع میکروب را از بین می بردآیا میدانید مساحت کره زمین ۵۱۵ میلیون کیلومتر استآیا میدانید کهکشان راه شیری بیش از ۱۰۰ میلیون ستاره داردآیا میدانید حنجره زرافه تار صوتی ندارد و گنگ استآیا میدانید تنها غذائی که فاسد نمی شود عسل استآیا میدانید پلک زدن زنان ۲ برابر پلک زدن مردان استآیا میدانید قدیمترین بنا در شمال توکیو است ۵۰ هزار سال قدمت داردآیا میدانید روزانه ۱۴,۰۰۰ نفر به بیماری ایدز مبتلا می شوندآیا میدانید مقاوم تریم ماهیچه در بدن زبان استآیا میدانید لایه پوستی که آرنج دست را پوشیده هر ۱۰ روز یکبار عوض میشودآیا میدانید در هر قطره آب ۳۳ میلیارد الکترون وجود داردآیا میدانید مرغ با شنیدن موسیقی بزرگترین تخم را میگـــذاردآیا میدانید مورچه کارگر تا ۵ سال و مورچه ملکه تا ۲۵ سال عمر میکندآیا میدانید زنبور عسل ۲ معده دارد یکی برای جمع آوری عسل و دیگری برای هضم غذاآیا میدانید مورچه نسبت به بدن اش بزرگترین مغز را داردآیا میدانید جنین انسان بعد از ۱۷ هفته می تواند خواب هم ببیند یا ۴ ماه!آیا میدانید گربه و سگ ۵ نوع گروه خون دارند در حالیکه انسان ۴ نوع گروه خون داردآیا میدانید ۱۳۰۰ تا از کره زمین در سیاره مشتری جای میگیردآیا میدانید در شیلی صحرایی وجود دارد که هزاران سال میشود در آن باران نباریدهآیا میدانید خرگوش و طوطی تنها حیواناتی اند که بدون برگشتن به عقب پشت سر خود را ببینندآیا میدانید طول قد هر انسان سالم برابر ۸ وجب دست خود اوستآیا میدانید شبکه چشم انسان ۱۳۵ میلیون سلول دارد که مسولیت تشخیص رنگها را بر عهده دارندآیا میدانید بدن انسان ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی داردآیا میدانید تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان استآیا میدانید چشم سالم انسان میتواند ۱۰ میلیون رنگ مختلف را ببیند و از هم دیگر جدا نمایدآیا میدانید همه نوزادان میگو نر میشوند و بعد از چند هفته بخشی از نوزادان به ماده تبدیل میشوندآیا میدانید افرادی که در اثر گزندگی زنبور میمیرند بیش از افرادی استند که در اثر مار گزیدگی میمیرندآیا میدانید حس بویایی خرس تقریباً ۱۰۰ برابر قوی تر از حس بویایی انسان استآیا میدانید عریض ترین آبشار جهان خن است عرضی ۱۱ کیلو متر و ارتفاع بین ۱۶ تا ۲۱ متر داردآیا میدانید بدن انسان قادر است در ظرف ۱ ساعت ۲ لیتر عرق تولد کندآیا میدانید با چشم غیر مجهز به تلسکوب می توان ۶ هزار ستاره را در آسمان مشاهده کردآیا میدانید کشور تایوان از نظر موقیعت جغرافیائی در خطرناکترین نقطه جهان قرار داردآیا میدانید در جهان فقط ۷ هزار ببر وجود داردآیا میدانید تشکیل و تولد سیاره ای مشابه زمین حداقل به ۳ میلیون سال نیاز داردآیا میدانید برای فرار از جاذبه زمین به سرعت ۱۱ کیلومتر در ثانیه نیاز استآیا میدانید ظروف پلاستیکی ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه و فرسودگی مقاوم اندآیا میدانید آب گرم زودتر از آب سرد یخ میزندآیا میدانید از یک درخت معمولی می توان ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلو کاغذ تولید کردآیا میدانید آهن فلزی است که بیشتر از دیگر فلزات در جهان مصرف داردآیا میدانید مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر استآیا میدانید انجیر خشک کرده ۶ برابر انجیر تازه مقوی تر استآیا میدانید سالانه ۸۶ میلیون نفر به جمعیت جهان اضافه می شودآیا میدانید با پیشرفت علم هنوز برای دانشمندان ساختن عسل کشف نشده استآیا میدانید ۹۰%مردم در نیمکره شمالی زندگی میکنندآیا میدانید درخت خرما نر هرگز بار نمی آوردآیا میدانید پروتئین تخم مرغ بیشتر از شیر و گوشت استآیا میدانید سرکه قدیمیترین تیزابی است که توسط مصریان در حدود ۳ هزار سال قبل کشف شدآیا میدانید در دنیا از هر ۵ نفر ۴ نفر موهایش تیره میباشدآیا میدانید خرس كوالا هرگز آب نمی‌نوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین می‌كندآیا میدانید دریاچه بایکال کهنسالترین دریاچه دنیا است ، قدمت آن به ۷۰ میلیون سال میرسدآیا میدانید مساحت خیلج فارس ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع میباشدآیا میدانید اولـیـن تــمـاس تـلفـنی ایـران سـال ۱۲۸۵ خـورشـیـدی در تـهـران برقرار شدآیا میدانید نوعی كوسه دارای ۳۵۰۰ دندان می بـــاشد كه از هیچ یك از آنها استفاده نمیكندآیا میدانید بـدن انـســان برای حفظ تعادل خود در حـال ایستادن از ۳۰۰ عضله استفاده میكندآیا میدانید سرعت سریعترین حلزون ۲.۳ میلیمتر در ثانیه میباشد یعنی ۱ کیلومتر در ۵ شبانه روزآیا میدانید چـگـالـی زمـیـن از سیارات دیـگر منظومه شمسی بیشتر استآیا میدانید هر فرد هنـگام غــذا خوردن بطور مـتـوسط ۲۹۵ بار عمل بلعیدن را انجام می دهدآیا میدانید خواب كمتر از ۶ ساعت و بیشتر از ۸ خطر ابتلا به دیابت را افزایش میدهدآیا میدانید خطر ابتلا به آنفلوانزای مرغی ۱ بر ۱۰۰ میلیون میباشدآیا میدانید که دروان حاملگی کرگدن ۴۹۰ روز استآیا میدانید پستانداران بغیر از انسان و میمون، رنگها را بدرستی تشخیص نمیدهندآیا میدانید مونالیزا فاقد ابرو میباشد زیرا در دوران رنسانس تراشیدن ابرو مد بوده استآیا میدانید تقریبا نیمی از كل نشریات جهان در دو كشور آمریكا و كانادا منتشر میگردندآیا میدانید نوشابه های زرد رنگ زیان بارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستندآیا میدانید شش چپ اندكی از شش راست كوچكتر تا فضای كافی برای قرارگیری قلب فراهم آیدآیا میدانید هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی میباشدآیا میدانید مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر میباشدآیا میدانید جمعیت میمونهای هند بالغ بر ۵۰ میلیون می باشدآیا میدانید تعداد چشمان عقربها به ۱۲ عدد میرسدآیا میدانید اثر سیب در بیـدار نـگـهـداشتن افـراد در شـب بـیشـتر از قـهــوه و كافئین استآیا میدانید فاصله سطح كره زمـیـن تـا مـركز آن حدود ۶۳۷۰ كیلومتر استآیا میدانید اغلب ماتیكها حاوی فلسهای ماهی میباشندآیا میدانید دارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود باعث مرگ میشودآیا میدانید فقط یک نفر از ۱ میلیارد نفر بیش از ۱۱۶ سال عمر می‌کند.آیا میدانید عمومی ترین نام در دنیا محمد است.آیا میدانید بلندترین زن دنیا ۲.۳۶ سانتی متر قد داردآیا میدانید طولانی ترین لباس عروس دنیا به طول ۱۰ متر استآیا میدانید روز تولد شما حداقل با ۹ میلیون نفر دیگر یکی است.آیا میدانید جلیقه ضد گلوله ، ضد آتش ، برف‌پاك‌كن شیشه و چاپگرهای لیزری را زنان اختراع کردندآیا میدانید تمامی خرس‌های قطبی چپ ‌دست هستندآیا میدانید فیل ها تنها جانورانی هستند كه قادر به پریدن نیستندآیا میدانید بطور متوسط ، مردم آنقدر از عنكبوتها میترسند كه نمیتوانند آنها را بكشندآیا میدانید مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود سقوط میكندآیا میدانید صندلی الكتریكی توسط یك دندانپزشك اختراع شدآیا میدانید استفاده از هدفون در هر ساعت باكتریهای موجود در گوش را تا ۷۰۰ برابر افزایش میدهدآیا میدانید نظیر اثرانگشت ، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت استآیا میدانید زنان تقریبا ۲ برابر مردان چشمک می‌زنند.آیا میدانید انسان‌های راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند.آیا میدانید لئوناردو داوینچی قیچی را اختراع کرد.آیا میدانید درآمد مایکل جوردن از کمپانی نایک، بیش از درآمد تمام کارکنان این کمپانی است.آیا میدانید هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه month هم قافیه نمی‌شود.آیا میدانید مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشی به پهلوی راست می‌افتند.آیا میدانید هر انسانی در طول زندگی‌اش به طور میانگین ۸ عنکبوت را در حال خواب می‌خورد.آیا میدانید گربه ماهی بیش از ۲۷,۰۰۰ عضو چشایی دارد.آیا میدانید کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون سوخت فقط ۱.۵ متر حرکت می‌کندآیا میدانید هر آمریکایی به طور میانگین ۲ کارت اعتباری دارد.آیا میدانید حشراتی مانند مورچه و زنبور هم دیکتاتوری دارندآیا میدانید اگر اکسیژن هوا بیشتر بود حشرات بزرگتر و یک سنجاقک به اندازه یک شاهین میشدآیا میدانید سریع ترین جت دنیا دارای سرعت ۳۶۰۰ کیلو متر استآیا میدانید طول همه ریشه های یک نیشکر ۲۰ کیلومتر استآیا میدانید ملکه میوه ها جوز هندی استآیا میدانید وزن ۱ قاشق چایخوری از سیاه چاله ها ۲ میلیارد تن استآیا میدانید وزن خورشید ۲ میلیارد میلیارد میلیارد تن استآیا میدانید نعره یک نوع شیر تا ۳ کیلومتری شنیده میشودآیا میدانید چشم جغد ۸۰ بار از چشم انسان قوی تر استآیا میدانید ۵۰ ٪ جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نكرده استآیا میدانید مورچه در مایکروویو زنده میماندآیا میدانید دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مواد قندى در پوسیدگی دندان کودکان نقش داردآیا میدانید پروانه ها، چشم های مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به ۱۸ هزار می رسدآیا میدانید یک نوع پشه وجود دارد که در ثانیه ۱۰۰۰ بار بال میزندآیا میدانید نمک از ۵ هزار سال پیش در سفره ما انسانها بوده استآیا میدانید قانون تبدیل ماده به انرژی انشتین چیست >> انرژی = جرم ضرب در مجذور سرعت نورآیا میدانید كره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود داردآیا میدانید اگر در ۱ سال هیچ مگسی نمیرد حجم مگسهای متولد شده با حجم زمین برابر میشودآیا میدانید تعداد چینی‌های که انگلیسی بلدند، از آمریکایی‌های که انگلیسی بلدند، بیشتر استآیا میدانید وزن كوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن استآیا میدانید که در تهران روزانه ۲۷ نفر به خاطر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند.آیا میدانید قدمت انرژی تاریک در فضا به ۹ میلیارد سال میرسدآیا میدانید انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک می زندآیا میدانید ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنندآیا میدانید دلفین‌ها هم مانند گرگ‌ها هنگام خواب یك چشمشان را باز می‌گذارندآیا میدانید مغز انسان ۲ ٪ از وزن بدن است ولی ۲۵% اكسیژن دریافتی را به تنهایی مصرف میكندآیا میدانید بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب می باشد.آیا میدانید که یک چهارم خاک روسیه در سال پوشیده از برف استآیا میدانید ابررسانا موادی که می‌تواند در حرارت پایین جریان را بدون مقاومت از خود عبور دهندآیا میدانید ظروف پلاستیكی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه و فساد مقاومند.آیا میدانید موش دو پای افریقائی از میدان دیدی برابر ۳۶۰ درجه برخوردار است.آیا میدانید زمان بارداری فیل به ۲ سال می رسد.آیا میدانید بیشترین ضربان قلب راقناریها با ۱۰۰۰ بار در دقیقه دارد

۱۳۸۷ اسفند ۱۹, دوشنبه

بدون تو ....



نمیتونم باور کنم که نیستی ... نمیتونم تحمل کنم نبودنت رو ... همش چشم به راهت هستم ... از سر کار که میام خونه منتظر هستم لای در باز باشه و با اون چشمای خوشگل و شیطونت نگاهم کنی ... و در رو واسم باز کنی و بپری تو بغلم و همدیگرو ماچ کنیم .. آخه بی معرفت این رسمش نبود که بابا رو تنها بذاری و بری ... بابایی که جون و عمرش تو بودی ... حالا با کی میتونم شاد باشم ... دارم میمیرم از اینکه هیچ کاری نمیتونم بکنم ... دستم از همه چیز کوتاه شده ... چقدر سخته که هیچ کاری نتونی انجام بدی ... دختر گلم ... کیانا جونم ... خیلی چشم به راهت هستم ... منتظر یک معجزه هستم که تو رو ببینم ... زندگیم شده پر از حسرت دیدن روی تو ... آخه مگه من چقدر تحمل دارم که ولم کردی و رفتی .. نگفتی بدون تو چیکار کنیم ؟ ... خیلی داغونم بابایی .. خیلی...

۱۳۸۷ اسفند ۱۷, شنبه

هيچ




تا توانی هیـــــــــچ درمانم مکن


هیچ گونه چـــــــــاره جانم مکن


رنج من می بین و فریادم مرس


درد من می بین و درمانم مکن

۱۳۸۷ اسفند ۱۴, چهارشنبه

راه راه



از گورخري پرسيدم:
«تو سفيدي، راه راه سياه داري، يا اين كه سياهي، راه راه سفيد داري؟»
گورخر به جاي جواب دادن پرسيد:
«تو خوبي، فقط عادت بد داري، يا بدي و چند تا عادت خوب داري؟
ساكتي، بعضي وقت‌ها شلوغ مي‌كني، يا شيطوني بعضي وقت‌ها ساكت مي‌شي؟
ذاتاً خوشحالي، بعضي روزها ناراحتي، يا ذاتاً افسرده‌اي بعضي روزها خوشحالي؟
لباسهات تميزن، فقط پيرهنت كثيفه، يا كثيفن و شلوارت تميزه؟
و گورخر پرسيد و پرسيد و پرسيد و بعد رفت
ديگه هيچوقت از گورخرها درباره راه راهاشون چيزي نمي پرسم!

۱۳۸۷ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

ماهرويا



ماهرويا ، رخ ز من پنهان مكن

چشم من از هجر خود گريان مكن

ز آرزوي روي خود زارم مدار

از فراق خود مرا بي جان مكن

بي كسي را بي دل و بي جان مدار

مفلسي را بي سر و سامان مكن

هر چه آن كس در جهان با كس نكرد

با من بيچاره هر دم آن مكن
با عراقي ِ غريب خسته دل
هر چه از جور و جفا بتوان مكن

۱۳۸۷ اسفند ۶, سه‌شنبه

بی‌تو به سر نمی‌شود

بی همگان به سر شود .....بی‌تو به سر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم ....جای دگر نمی‌شود
دیده عقل مست تو ....چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو ....بی‌تو به سر نمی‌شود
جان ز تو جوش می‌کند.... دل ز تو نوش می‌کند
عقل خروش می‌کند..... بی‌تو به سر نمی‌شود
خمر من و خمار من.... باغ من و بهار من
خواب من و قرار من.... بی‌تو به سر نمی‌شود
جاه و جلال من تویی.... ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی ....بی‌تو به سر نمی‌شود
گاه سوی وفا روی.... گاه سوی جفا روی
آن ِ منی کجا روی ....بی‌تو به سر نمی‌شود
دل بنهند برکنی... توبه کنند بشکنی
این همه خود تو می‌کنی... بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو اگر به سر شدی.... زیر جهان زبر شدی
باغ ارم سقر شدی ....بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو سری قدم شوم.... ور تو کفی علم شوم
ور بروی عدم شوم ....بی‌تو به سر نمی‌شود
خواب مرا ببسته‌ای.... نقش مرا بشسته‌ای
وز همه‌ام گسسته‌ای.... بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو نباشی یار من.... گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من.... بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو نه زندگی خوشم.... بی‌تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم ....بی‌تو به سر نمی‌شود
هر چه بگویم ای سند... نیست جدا ز نیک و بد
هم تو بگو به لطف خود.... بی‌تو به سر نمی‌شود

۱۳۸۷ اسفند ۱, پنجشنبه

تو خيلي به خدا نزديكي



كيانا جونم

ميدوني چقدر جات خاليه ؟ .... ميدوني بابا و مامان براي ديدنت لحظه شماري ميكنن ؟ ... ميدوني مامان ديدنت توي خواب رو با چه لذتي برايم ميگه؟ ... ميدوني چقدر خسته ام از بس كه هر شب كه ميخوام بخوابم از خدا ميخوام كه تو رو توي خواب ببينم ولي آرزوم برآورده نميشه ؟ .... ميدوني چقدر از توضيح دادن اينكه چرا جايي نميريم خسته شدم ؟ .... ميدوني وقتي ميخوايم با خودمون باشيم و بقيه اصرار ميكنن كه چرا تنها هستيد ، چقدر سخته كه بهشون بگيم چه مرگمون هست ؟ ..... ميدوني كه اين روزا طاقت نداريم و دوتايي بي حوصله شديم ؟ ... ميدوني وقتي به تلفن زنگ ميزنم و توي پيغام گير صداي تو رو ميشنوم دلم چقدر ميريزه ؟ ... ميدوني چند بار الكي به خونه زنگ ميزنم كه صداتو بشنوم ؟ ... ميدوني براي بدست آوردن يك نشونه ، يك عكس ، يك نقاشي يا يك فيلم از تو حاضريم چه كارايي بكنيم ؟ .... ميدوني وقتي مردم رو ميبينم كه واسه چيزهاي الكي ناراحت ميشن ، چقدر براشون تاسف ميخورم كه قدر لحظات خوبشون رو نميدونن ؟ .. ميدوني وقتي ميبينم كه پدر يا مادري بچه اش رو ميزنه چقدر ناراحت ميشم ؟ .. آره عزيزم تو هميشه همه چيز رو ميدونستي و الآن هم كه بيشتر از اون موقع ها ميدوني .... بابايي ... تو خيلي به خدا نزديكي ... ازش بخواه كه كمكمون كنه ... شايد صداي كمك خواستن ما رو نشنوه ... ولي صداي ناز تو رو حتماً ميشنوه .....

۱۳۸۷ بهمن ۲۷, یکشنبه

کوه



امروز با تشویق یکی از دوستای خوبم رفتم کوه .... با اینکه واسم سخت بود ولی لذت رسیدن به اون بالا خیلی خوب بود ... وقتی از اون بالا میبینی که همه چیز کوچیکه و ما آدما واسه چی به سرو کله هم میپریم !!! .... عزیزم خوب بود ؟ خوشگلم دیدی بابایی برای نزدیک شدن به تو هر کاری میکنه ... من که خیلی از زمین بالا نرفتم دنیا برام بی ارزش بود ... تو که اون بالاها هستی چه حالی میکنی ؟ نه ؟ .... کاشکی میشد زودتر برسم بهت بیام اون بالا بالا ها پیشت ... قربونت برم الهی ... میدونم اگه اینجا هم بودی با هم شاد بودیم و حال میکردیم ... ولی ازت میخوام که دستم رو بگیری منو بکشونی پیشت .... کاشکی میشد .. کاشکی !!!

۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه

سوگ




به جستجوی تو

بر درگاه کوه می گریم،

در آستانه آب و علف.

به جستجوی تو

در معبر بادها می گریم،

در چار راه فصول،

در چارچوب شکسته ی پنجره ا ی

که آسمان ابرآلوده را

قابی کهنه می گیرد

.........................

به انتظار تصویر تو

این دفتر خالی

تا چند

تا چند

ورق خواهد خورد؟

جریان باد را پذیرفتن،

وعشق را

که خواهر مرگ است.

و جاودانگی

رازش را

با تو در میان نهاد.

پس به هیات گنجی در آمدی:

بایسته و آز انگیز

گنجی از آن دست

که تملک خاک و دیاران را

از این سان

دلپذیر کرده است!

نامت سپیده دمی است که بر پیشانی ی آسمان می گذرد

متبرک باد نام تو!

و ما همچنان

دوره می کنیم

شب را و روز را

هنوز را .......

۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه

بهش بگو عزیزم



خیلی جلوی خودمونو میگیریم ... سعی میکنیم که جلوی هم گریه نکنیم ... هر دوتامون تو خونه ساکت هستیم .. به ندرت حرفی میزنیم .. گاهگاهی برای تنوع یکی مون یه حرفی میزنه اگه معمولی باشه که هیچی ولی اگه خنده دار باشه بزور لبخندی میزنیم .. چون میدونیم ته دلمون غوغاست ... پیش بقیه هم که میریم کاری میکنیم که اونا ناراحت نشن و روی چهره خودمون نقاب میزنیم
دیشب ... دیشب شبی خاص بود نمیدونم واسه چی ...ولی عزیز دلم .. مامانت نتونست جلوی خودشو بگیره و بدون هیچگونه کنترلی گریه و زاری میکرد .. نمیدونستم چکار کنم .. البته منم همراهش شدم و بیادت گریه کردم ..اما دیشب یکی از اون شبایی بود که هر دومون با هم به بد بختیمون فکر میکردیم ...به اینکه چرا باید بدون تو زندگی کنیم .. آیا اصلاْ این اسمش زندگی هست ؟ .... به این فکر میکردیم که چقدر همه اطرافیامون از ما انتظارات زیادی دارند .... به این که همه میخوان که ما به زندگی عادی برگردیم .. به اینکه آخه مگه میشه بدون تو راحت بود ؟ ... به اینکه چرا همه فکر میکنند که ما توان زیادی داریم ... به اینکه چه کسانی دارن از زندگیشون می نالند اما امثال ما رو نمیبینن که داریم میسوزیم ... به اینکه چقدر آدمایی هستند که از زندگیشون راضی نیستند و ناشکری می کنن اما مشکلاتشون به اندازه یه ذره ی ما نمیشه ولی همه میگن که ما باید شکر گزار باشیم ....کیانا جونم نمیدونی چه آتیشی به دلمون زدی و رفتی ... شاید ظاهرمون از نظر بقیه اینطور نشون نده اما از درون داریم خرد میشیم .. از هیچکدوممون هم کاری بر نمیاد چون دوتامون درد مشترکی داریم ....اما.... هنوز به خدا امید دارم که شاید خودش واسمون کاری کنه .... تو به خدا نزدیکتری .. بهش بگو که بابا و مامانت بهش توکل کردند .. بهش بگو که بابا و مامانت ازش کمک میخوان .... بهش بگو که چقدر تو رو دوست دارن .... بهش بگو عزیزم .........

۱۳۸۷ بهمن ۱۴, دوشنبه

میدونی چند سال از زندگی عقب موندیم


دختر گلم سلام
همیشه آرزو میکردم ببینم وقتی که بزرگ میشی چکار میکنی .. چه شکلی میشی ... و خیلی آرزو های دیگه .... الآن هر جا حرف از بچه ای میشه چه کوچیک و چه بزرگ میرم تو فکر و میگم ای خدا چرا لذت داشتن کیانای عزیزم رو ازم گرفتی ... میدونی چند سال از زندگی عقب موندیم ... آره عزیزم به تعداد سالهای بودنت و حتی نبودنت عقب موندیم و هرچی میگذره این فاصله بیشتر میشه ... بیشتر و بیشتر .... با تو همه چیز بودیم اما حالا دیگه من و مامان هیچ هستیم ... بدون تو !!!!