۱۳۸۷ بهمن ۱۴, دوشنبه

میدونی چند سال از زندگی عقب موندیم


دختر گلم سلام
همیشه آرزو میکردم ببینم وقتی که بزرگ میشی چکار میکنی .. چه شکلی میشی ... و خیلی آرزو های دیگه .... الآن هر جا حرف از بچه ای میشه چه کوچیک و چه بزرگ میرم تو فکر و میگم ای خدا چرا لذت داشتن کیانای عزیزم رو ازم گرفتی ... میدونی چند سال از زندگی عقب موندیم ... آره عزیزم به تعداد سالهای بودنت و حتی نبودنت عقب موندیم و هرچی میگذره این فاصله بیشتر میشه ... بیشتر و بیشتر .... با تو همه چیز بودیم اما حالا دیگه من و مامان هیچ هستیم ... بدون تو !!!!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

تو ديونه هستي