ماهرويا ، رخ ز من پنهان مكن
چشم من از هجر خود گريان مكن
ز آرزوي روي خود زارم مدار
از فراق خود مرا بي جان مكن
بي كسي را بي دل و بي جان مدار
مفلسي را بي سر و سامان مكن
هر چه آن كس در جهان با كس نكرد
با من بيچاره هر دم آن مكن
با عراقي ِ غريب خسته دل
هر چه از جور و جفا بتوان مكن
۱ نظر:
سلام امیدوارم که خداوند صبر حضرت ایوب را به شما عنایت کند و خوشحال میشم من بنده حقیر را در شادی و غمهایت شریک بکنی ممنون شما مادر صالح
ارسال یک نظر